تعمق در ارزش طراحی کسب و کار

تعمق در ارزش طراحی کسب و کار


دو سال همه گیری جهانی بیماری کرونا، نیاز بیشتری به تعاملات و تجارب شخصی و تجاری معتبرتر ایجاد کرد.

اکنون بیش از هر زمان دیگری کسب و کارها درک و تمایل به ایجاد همدلی با مشتریان و کارکنان خود یافته و در عین حال توجه دارند که برای ایجاد وفاداری ارائه ارزش هماهنگ شده با نیاز مخاطب بسیار مهم است.

هم چنین سازمان‌ها به طور فزاینده‌ای در حال ایجاد بیانیه‌های جدید با اهداف انسان محور هستند که هدف آن توجه مثبت به مسائل اجتماعی و سیاسی و کمک به تلاش‌های جهانی پایداری است.


در نظرسنجی IBM از 3000 مدیرعامل، 60 درصد از مدیران عامل در سطح جهانی که موفق‌ترین سازمان‌های مالی را رهبری می‌کنند «ارائه تجربیات بهتر مشتری» را در بالاترین اولویت‌های خود برای دو تا سه سال آینده ذکر می‌کنند.

این مدیران عامل از فرصت استفاده می‌کنند تا درس‌های آموخته‌شده از همه‌گیری را به کار برده و ارزیابی کنند که تا چه حدمشتری محور هستند، محصولات و خدماتشان چقدر متمایز است و چقدر عملیات کسب و کاری آنها برای مشتریان و کارمندانشان مؤثر است.

در بیشتر موارد نتیجه میل به دگرگونی بنیادی در سازمان است.


تحولات به این بزرگی نیاز به ایده‌های کسب و کاری ساختارشکن، روش‌های جدید انجام کار و نوآوری‌های فناوری مانند فضای ابر و هوش مصنوعی دارد.

هم چنین نیازمند یک تغییر فرهنگی است که کنجکاوی، همکاری، تکرار، پایداری و طرز فکر رشد را در اولویت قرار دهد.

اتخاذ طرز فکر طراحی در سراسر کسب و کار برای به کارگیری منابع جدید ارزشیِ انسان محور با عملکرد دیجیتال ضروری است.

به زبان ساده نیاز روزافزونی به طراحی کسب و کار وجود دارد.

ظهور طراحی کسب و کار


نقل قولی از Thomas Watson :

«ما متقاعد شده‌ایم که طراحی خوب می‌تواند به یک محصول خوب کمک کند تا پتانسیل کامل خود را بشناسد. طراحی می تواند به عالی شدن یک کسب و کار خوب کمک کند. در یک کلام این که ما فکر می کنیم طراحی خوب، یک کسب و کارِ خوب است.»


واتسون نه تنها ارزش کسب و کاری طراحی محصول، معماری و برندسازی را دید بلکه معتقد بود که ترکیب خلاقیت با تخصص استراتژیک و فناوری می‌تواند مدل‌های کسب‌وکار را دوباره ابداع کند و جریان‌های درآمد جدیدی را باز کند.

به عبارت دیگر او معتقد بود که شما می توانید از اصول طراحی برای تغییر نحوه عملکرد جهان استفاده کنید.


امروزه برندهای پیشرو مانند J.P. Morgan Chase، Logitech و Walmart طراحی کسب و کار را برای بهبود محصولات و خدمات خود، ابداع مجدد استراتژی به کارگیری استعدادها و مدرن کردن زیرساخت های فناوری خود کاملاً پذیرفته اند.

هر یک از این شرکت‌ها رویکردی جامع برای طراحی دارند. تیم‌های طراحی بزرگ، متنوع و توزیع‌شده را در سراسر سازمان خود با زیرساخت‌های حیاتی و هدف مشترک برای حفظ آن به کار می‌گیرند.

بسیاری از سازمان های دیگر نیز ادعا می کنند که رویکردی جدی برای طراحی کسب و کار دارند. ولی در واقعیت آنها برای فعال شدن این رویکرد و جا افتادن آن در سازمان با چالش های زیادی مواجه هستند.

در این جا این سوال مطرح است: چرا برخی از سازمان ها در استقبال از طراحی کسب و کار موفق هستند تا از رقبای خود بهتر عمل کنند در حالی که برخی دیگر با این جریان چالش دارند؟

برای مقیاس موفقیت آمیز طراحی کسب و کار در یک سازمان چه چیزهایی لازم است و شرکت ها چه گام های خاصی می توانند برای طی کردن مسیر از خوب به عالی بردارند؟


وضعیت طراحی کسب و کار


در نظرسنجی IBM از 2000 مدیر اجرایی و طراح در صنایع مختلف، بیش از دو سوم سازمان‌ها تعهد خود را به مشتریان به عنوان یکی از مهم‌ترین ارزش‌های کسب و کاری خود اعلام کردند.

با این حال تنها یک سوم از سازمان‌ها طراحی را به‌عنوان یک ارزش اصلی سازمانی می‌پذیرند و تنها 39 درصد می‌گویند که سازمان آن‌ها طراحی محور است، در حالی که 61 درصد می‌گویند «طراحی داشتن خوب است».

با توجه به این که ما در عصری از درون نگری شرکت ها، افزایش آگاهی اجتماعی و پایداری هستیم و بیانیه های مأموریت انسان محور، پژوهش ها نشان دهنده برخی از تناقض ها و قطع ارتباط در این زمینه است.

وقتی از شرکت کنندگان پرسیده شد که آیا محصولات و خدمات آنها به گونه ای طراحی شده است که ارزش های کسب و کاری آنها را منعکس کند، بیش از 40 درصد از پاسخ دهندگان نامطمئن بودند. و 45 درصد می گویند که طراحی تجارب مشتری آنها تنها به طور متوسط ​​یا حداقلی، مهمترین ارزش های  کسب و کاری آنها را منعکس می کند.

از جنبه ای مثبت تحقیق ما هم چنین زیر گروهی از سازمان‌ها (20 درصد از کل نمونه) را نشان داد که با سه ویژگی متمایز می‌شوند که اصول طراحی کسب‌وکار خوب را در بر می‌گیرد.

این سازمان‌ها اصول طراحی را به‌عنوان پایه‌ای برای فرهنگ سازمانی خود تا حد زیادی یا بسیار زیاد پذیرفته‌اند، به‌طور مؤثری روی قابلیت‌های دیجیتال سرمایه‌گذاری کرده‌ و در حال مدرن‌سازی هستند و راه‌حل‌های مؤثری برای برآورده کردن نیازهای کسب‌وکار (در مقایسه با دیگران) به کار می گیرند.

در حالی که این درست است که بسیاری از سازمان‌ها اذعان دارند که نقش طراحی، استراتژیک‌تر از یک هنر تاکتیکی است و اصول طراحی را می‌توان برای هر چالش یا ابتکار در سازمان اعمال کرد، طیف گسترده‌ای برای این که سازمان‌ها چگونه مفهوم طراحی کسب‌وکار را به کار برده، مقیاس پذیر کرده و مجموعه های خود را از بالا به پایین متحول نموده اند، وجود دارد.

تحول کسب و کار از طریق طراحی


با بازارهای تحول یافته امروزی و تأکید بیشتر بر ارتباط و همدلی انسانی، نیاز به ارتقای طراحی به عنوان یک اولویت و پذیرش شیوه‌های طراحی کسب‌وکار بسیار فوری و ضروری است.

برای بسیاری از سازمان‌ها که در تلاش برای فعال‌سازی و یا اتخاذ طراحی کسب‌وکار سازمانی هستند، چهار راه برای شروع مطرح است:


1. هدف خود را طراحی کنید.

از طریق طراحی کسب‌وکار، سازمان‌ها می‌توانند یک چشم‌انداز به عنوان ستاره قطبی برای کسب‌وکار ایجاد کنند که به اهداف پایداری می‌پردازد، نسل‌های آینده مشتریان و کارکنان را جذب می‌کند و مدل‌های کسب‌وکار جدیدی را برای رشد کشف می‌کند.

مهمتر از همه رهبران می توانند از روش های طراحی کسب و کار برای اثبات آینده کسب و کار خود استفاده کنند.


2. فرهنگ خود را طراحی کنید.


دگرگونی دیجیتال در واقع یک نام اشتباه برای اختراع مجدد مهارت ها و تحول فرهنگی است که برای ایجاد تغییرات واقعی در یک سازمان مورد نیاز است.

به کارگیری لنز طراحی کسب و کار انسان محور در نحوه عملکرد سازمان ها می تواند موفقیت ابتکارات تحولی را تضمین کند.

طراحان کسب‌وکار می‌توانند عمداً روال‌ها، سنت‌ها و فرآیندهای هفتگی را برای نیروی کار ایجاد کنند تا فرهنگ نوآوری و همکاری را پرورش دهند، از رویکردهای ثابت برای حل مشکلات اطمینان حاصل کنند، پیشرفت را امری عمومی و دائمی کرده و حمایت را جذب نمایند.


3. تجربه مشتری خود را طراحی کنید.


شرکت ها نباید پس از اعمال روش های تفکر طراحی برای کشف، طراحی و استقرار یک محصول یا خدمات در بازار متوقف شوند.

طراحی واقعی تجربه مشتری پس از راه اندازی "ایده بزرگ" اتفاق می افتد.

ایجاد زیرساخت و فرآیندها برای نظارت بر عملکرد تجربه و بازگرداندن بینش ها به تیم ها جایی است که تغییر واقعی و تأثیر کسب و کاری روی می دهد.

این سطح از طراحی مستمر محصول با علم داده پیچیده و پلتفرم‌های ابری به کمک هوش مصنوعی امکان‌پذیر شده است.

طراحان کسب و کار می توانند به شناسایی معیارهایی برای ردیابی و ایجاد تجربیاتی که به طور فعال نیازهای مشتریان و کارمندان را برآورده می کند، کمک کنند.


4. گردش کار خود را طراحی کنید.


پشت هر تجربه مشتری عالی، تجربه کارمندی بهتری نهفته است.

طراحان کسب و کار می توانند به COO ها و CIO ها کمک کنند تا گردش های کاری داخلی را از طریق تحقیق طراحی انسان محور و ابزارهای استخراج فرآیند بررسی کنند، مفاهیم جدیدی را برای به کارگیری فناوری هایی مانند هوش مصنوعی معرفی کرده و از اتوماسیون برای طراحی مجدد فرآیندهای داخلی که بر تجربیات مشتریان و کارکنان تأثیر می گذارد بهره گیرند.

طراحان کسب و کار به مشکلات از منظرهای متعدد فکر می کنند تا به نیازهای انسانی، اهداف تجاری و ملاحظات فرهنگی بپردازند.

بهترین کسب و کارها ثابت کرده اند که  حتی در نامطمئن ترین شرایط طراحی خوب، منجر به کسب و کار خوب خواهد شد.

منبع:  fortune.com


تعمق در ارزش طراحی کسب و کار
Ali Akbar Izadikhah ۱۴۰۱/۰۶/۱۴ ۱۶:۰۲:۵۳
اشتراک گذاری این پست
بایگانی
ورود برای ارائه نظر
طراحی کسب و کار به چه معنی است؟
طراحی چه جایگاهی در آینده کسب و کارها دارد؟